گروه فرهنگي مشرق - بنياد خانوادههاي راکفلر و گيتز که در سالهاي اخير نقش پيشتازي را در تسريع اين سياستها با استفاده از فنآوريهاي جديد بر عهده گرفتهاند، با تأمين بودجه هنگفت تحقيقات مربوط به توليد واکسنهاي دو گانه، در پي آن هستند که زنان و مردان فقيرترين کشورها را در قالب ژست انساندوستانه واکسيناسيون، آنها را با واکسنهايي چون کزاز و ديفتري، براي هميشه عقيم سازند.
چکيده
مقوله کنترل جمعيت به ويژه در سطح کشورهاي جهان سوم، از جمله مقولاتي است که چندين دهه است يکي از سرفصلهاي اصلي را در سياستگذاريهاي کلان کشورها به خود اختصاص داده است. با وجود تمامي اثرات مثبتي که براي اين اقدام بر ميشمارند، اما با آگاهي از دستهاي پشت پرده اين سياست ديرينه، تمام خوشبينيها به کنار ميروند. آنچنانکه در اين مقاله ميخوانيم، يکي از اصليترين حاميان سياست کاهش جمعيت جهان و به طور خاص جهان سوم، شرکتها و بنيادهاي بزرگي هستند که رد پاي آنها را در بسياري از سياستهاي شبه استعماري چند دهه گذشته ميتوان يافت. بنياد خانوادههاي راکفلر و گيتز که در سالهاي اخير نقش پيشتازي را در تسريع اين سياستها با استفاده از فنآوريهاي جديد بر عهده گرفتهاند، با تأمين بودجه هنگفت تحقيقات مربوط به توليد واکسنهاي دو گانه، در پي آن هستند که زنان و مردان فقيرترين کشورها را در قالب ژست انساندوستانه واکسيناسيون، آنها را با واکسنهايي چون کزاز و ديفتري، براي هميشه عقيم سازند.
عملياتي به گستره جهان
گروه نخبه جهاني، عملياتي به گستره جهان عليه جمعيت ناآگاه کشورها براي کاهش و کنترل باروري به راه انداخته است. واکسنها و حتي غلات اصلي براي نيل به اين اهداف دستکاري ميشوند.
چنانچه نميتوانيد به خود بباورانيد که ارتکاب چنين عملي امکانپذير است يا انسانها تمايل به اين کار دارند و قادر به انجام آن هستند، به گذشته نگاهي بيندازيد. اين نوع توطئهها به هيچ وجه تازگي ندارد و در واقع سابقه اين نوع کنترلها به حدود دوهزار و سيصد سال قبل و زماني بر ميگردد که افلاطون از آن به شکل يک آرمان در کتاب برجسته خود «جمهور» ياد کرده است. افلاطون نوشته است که يک گروه نخبه حاکم بايد جامعه را هدايت کند «...که هدف آنها حفظ تعداد ميانگين جمعيت باشد.» او در توضيح بيشتر اين نظر خود مينويسد: «موارد بسيار ديگري نيز وجود دارد که بايد مد نظر قرار گيرد. مواردي نظير اثرات جنگها و بيماريها و موارد مشابه که دولت ميتواند با کمک آنها تا حد امکان از بزرگ يا کوچک شدن بيش از اندازه جمعيت جلوگيري کند».
افلاطون مينويسد که عملکرد گروه نخبه حاکم در کنترل جمعيت بايد محرمانه نگه داشته شود. او مينويسد: «اين اقدامات بايد محرمانه نگه داشته شوند، به گونهاي که فقط حکام از آنها با خبر باشند، وگرنه خطر بزرگ تري از ناحيه مردم متوجه ما خواهد شد... خطري که به شورش ميانجامد».
با پس زدن مه، زمان و تاريخ آشکار ميشود که به راستي هيچ چيز جديدي در اين باره وجود ندارد. آنچه انجام شده است، بار ديگر انجام خواهد شد و تجليات قرن بيست و يکمي گروههاي نخبه جهاني، ابزارهاي بسيار پيشرفتهتري براي نيل به اهدافشان در اختيار دارند.
اتحاد GAVI (اتحاد جهاني براي واکسينه کردن و مصونسازي)
هدف اعلام شده اتحاد GAVI که در سال 2000 با کمک «بنياد گيتز» ايجاد شد، واکسينه کردن تمام مردم جهان سوم است. از جمله سازمانهاي عضو GAVI به شهادت وب سايت آن عبارتند از: «...دولتهاي ملي اهداکننده و کشورهاي در حال توسعه، برنامه واکسينه کردن کودکان «بيل و مليندا گيتز»، «فدراسيون بينالمللي انجمنها مجامع توليدکنندگان»، «بنياد راکفلر»، «يونيسف»، گروه بانک جهاني و سازمان بهداشت جهاني».
در دسامبر سال 2000 ديويد راکفلر و ويليام اچ. گيتز سينيور، به همراه تعدادي از افراد ديگر براي شرکت در جلسهاي درباره « نيکوکاري در يک قرن جهاني شده»، در دانشگاه راکفلر حضور يافتند. گيتز در آنجا شادمانه درباره الهام خود از راکفلر در تأسيس GAVI سخن گفت.
گيتز گفت: «بنياد ما با هدايت و الهام گرفتن از کارهايي که قبل از اين توسط بنياد راکفلر انجام شده است، با اختصاص هفتصد و پنجاه ميليون دلار به مجموعهاي که «صندوق جهاني براي واکسينه کردن کودکان» نام دارد و يکي از اهرمهاي GAVI محسوب ميشود، در اين برنامه مشارکت کرده است».
او همچنين يک قرن نيکوکاري خانواده راکفلر را تحسين کرد و گفت: «به نظر ميرسد که ما به هر طرف که روي ميآوريم، قبل از ما راکفلرها به آنجا سر زدهاند و در برخي موارد، آنها براي مدتي بسيار بسيار طولاني است که در اين حوزههاي حضور دارند».
اين واقعيت که يک مکانيسم جهاني مثل GAVI ـ که کنترل آن به دست کساني است که به صراحت مدافع کنترل جمعيت هستند ـ براي انتقال واکسنهايي براي ميليونها نفر از مردم در سراسر جهان وجود دارد، بايد اين تشويش را در آدمي به وجود آورد که دست کم چيزي بگويد، به خصوص با توجه به اينکه با کوههايي از مدارکي مواجه هستيم که اثبات ميکنند، واکسنهاي ضد باروري با پولهاي اهدايي بنياد راکفلر، توسط سازمان بهداشت جهاني توليد و به کارگرفته شدهاند.
بيل گيتز برنامه کنترل جمعيت جهان را در خلال کنفرانسي که به تازگي انجام داده است، دوباره مورد تاييد قرار داده و گفته است: «جمعيت جهان هم اکنون شش ميليارد و هشتصد ميليون نفر است. اين رقم در حال رسيدن به نه ميليارد است. اکنون اگر ما کار بزرگي در زمينه واکسنهاي جديد، مراقبتهاي بهداشتي، خدمات بهداشتي مربوط به باروري انجام دهيم، شايد بتوانيم به ميزان ده تا پانزده درصد از اين تعداد جمعيت را کاهش دهيم».
واکسنهاي ضدباروري
در گزارش يوريان ميسن، سازمان بهداشت جهاني که يکي از شرکاي اتحاد GAVI است، در دهه 1970 در قالب «گروه کاري مربوط به توليد واکسنهايي براي قانونمند کردن باروري» به بانک جهاني و صندوق جمعيت سازمان ملل پيوست. «اين گروه کاري... به عنوان يک بدنه هماهنگکننده جهاني براي تحقيق و توليد واکسنهاي ضد باروري در گروههاي کاري مختلف عمل ميکند و از تحقيقات انجام شده در حوزههاي مختلف نظير واکسنهاي ضداسپرم و ضدتخمک و واکسنهاي طراحي شده براي خنثي کردن کارکردهاي باروري زيستشناختي حمايت ميکند. اين گروه کاري موفق به توليد نمونه اوليه يک واکسن ضد باروري شده است».
در سال 1989 تحقيقاتي از سوي مؤسسه ملي مصونيت در دهلي نو در هند، بر روي استفاده از « ناقلهايي» چون کزاز و ديفتري براي عبور از سيستم ايمني و انتقال هورمون زنانه صورت گرفته است. در جزوهاي که در سال 1990 به عنوان مستندات اين تحقيقات در انتشارات دانشگاه آکسفورد با عنوان «عبور از طريق يک ناقل» به چاپ رسيده است، از بنياد راکفلر به عنوان اعطاکننده اصلي بودجه اين تحقيق نام برده شده است. با جايگزين کردن اچ سي جي درون يک واکسن کزاز ـ که به عنوان ناقل عمل ميکند ـ بدن انسان با اچ سي جي همچون يک عامل مهاجم رفتار ميکند و براي مقابله با آن آنتيباديهايي را توليد ميکند. اين عمل بر عقيمسازي زناني که اين واکسن را دريافت کردهاند اثر ميگذارد و در بسياري از موارد، هنگامي که در طول دوره بارداري اين واکسن به آنها داده ميشود، به سقط جنين آنها ميانجامد.
به زودي بعد از اثبات موفقيتآميز بودن واکسنهاي ضد باروري، واکسنهاي کزاز حاوي اچ سي جي در چندين کشور در حال توسعه به کار گرفته شدند. از بيشتر اين کشورها به طور خاص در يکي از مدارک سال 1974 (يادداشت شماره دويست امنيت ملي سال دولت ايالات متحده) به عنوان کشورهاي هدف براي کاهش جمعيت نام برده شده بود. اين مدرک توصيه ميکرد که در آن زمان يعني در سال 1974، « داروهاي پيشگيري از بارداري تزريقي» بايد بودجه بيشتري دريافت کنند.
آزمايشگاه انساني
به دنبال استفاده پنهاني گسترده از واکسنهاي ضد باروري، BBC برنامه مستندي را با عنوان «آزمايشگاه انساني» در سال 1995 پخش کرد. در اين برنامه کشف واکسنهاي ضد کزاز«آلوده شده» و در نتيجه عقيم سازي زنان فيليپيني فاش گرديد. در يکي از قسمتهاي اين برنامه مستند چنين آمده بود: «مري پيلار و رسونا؛ اين زنان ميگفتند چرا بايد واکسنهاي ضد کزازي به ما تزريق شود که چنين اثراتي بر ما داشته است؟ چرخه باروري ما مختل شده و زناني در بين ما هستند که خونريزي و سقط جنين داشتهاند. بعضي از آنها در همان مراحل اوليه بارداري، بچههايشان را از دست دادهاند. اندکي بعد از تزريق واکسن ضد کزاز، نشانههاي آن آشکار ميشود ـ در برخي موارد روز بعد و در موارد ديگر، ظرف يک هفته بعد از تزريق. کساني که در سه يا چهار ماهگي دوران بارداري خود بودند، سقط جنينشان به راستي هولناکتر بود».
طبق گفته مردم محلي آخا در تايلند، زنان باردار مجبور به دريافت چند واکسن ـ از جمله کزاز ـ شدند تا کارتهاي شناسايي کودکانشان به آنها داده شود. اين واکسن اغلب به سقط جنين منجر ميشد.
جمعيتهاي روستايي کشورهاي جهان سوم، متوجه اثرات احتمالي اين واکسنها شدهاند. هراس آنها در قالب شايعات و افسانههايي انعکاس يافته است. در حالي که رسانههاي اصلي از گزارش رويه تثبيت شده تحقيقات مربوط به واکسنهاي ضد باروري قصور ورزيدهاند. کساني که اطمينان ميدهند که اين واکسنها بيضرر هستند، اغلب از همان سازمانهايي هستند که در اقدامات کاهش جمعيت جهان نقش دارند. يکي از مدارک منتشر شده يونيسف در سال 2006 که در واکسينه کردن مردم بسياري از کشورهاي جهان سوم نقش داشته است، از يکي از مأموران پروژه همياري براي بهداشت در يکي از مناطق اتيوپي نقل قول ميکند که گفته است: «خانم ترسيت ميگويد: در ساير مکانها زنان در اين سن اغلب تن به اين کار نميدهند. همه نوع شايعات گمراهکننده در اين مناطق پيچيده بود که اين تزريقها آنها را عقيم خواهد کرد يا به طريقي به آنها آسيب خواهد زد. اما ريش سفيدهاي روستا با ما بودند. آنها زنان را تشويق ميکردند که اين کار را انجام دهند».
فنآوريهاي جديد
اگر چه واکسيناسيون با سوزن، شکل مشهود اين کار است، اما فنآوريهاي جديدي با حمايتهاي مالي بنياد راکفلر ابداع شده است. به نوشته نشريه هندي «مديکال مايکروبيولوژي»، واکسنهاي خوراکي پذيرش اجتماعي بيشتري از بديلهاي سوزني خود خواهند داشت. به عبارت ديگر، مردم در مقابل خوردن يک موز معمولي در مقايسه با فرو رفتن يک سوزن به بازويشان مقاومت کمتري خواهند کرد. اين نشريه خاطرنشان ميکند که فنآوري واکسنهاي خوراکي جديد، ميتواند اهداف دوگانهاي براي کنترل بارداري نيز داشته باشند. اين نشريه مينويسد: «واکسنهاي خوراکي به عنوان يک سيستم انتقال واکسن کمهزينهتر، با مصرف سادهتر، نگهداري آسانتر و برخوردار از مقبوليت اجتماعي بيشتر، مزاياي عمدهاي دارند...انواع سيستمهاي انتقال به کار گرفته شدهاند. در ابتدا اينطور فکر ميشد که واکسنها فقط براي جلوگيري از امراض مسري مفيد هستند، اما هم اکنون آنها مصارفي چون پيشگيري از بيماريهاي خود مصونيتي، کنترل بارداري و غيره نيز يافتهاند...»
جنگ عليه جمعيت يکي از اقدامات جاري گروه نخبه جهاني است. اين عمليات به راستي از نظر دامنه گسترده است، اما اگر ما عمرمان را در هراس از چيزهايي به سر آورديم که آينده ممکن است برايمان به ارمغان بياورد، خودمان به دست خودمان مقدمات هزيمت خود را فراهم کردهايم.
---------------
* دانيل تيلور (Daniel Taylor) - ماهنامه سياحت غرب شماره 86
کد خبر 13953
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۸۹ - ۰۰:۳۷
- ۸ نظر
- چاپ
يکي از اصليترين حاميان سياست کاهش جمعيت جهان و به طور خاص جهان سوم، شرکتها و بنيادهاي بزرگي هستند که رد پاي آنها را در بسياري از سياستهاي شبه استعماري چند دهه گذشته ميتوان يافت.